والدین نگران و شایعاتی که تایید و تکذیب نمیشود
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۳۶۷۶۹
آفتابنیوز :
خبرگزاری ایسنا نشوت: هنوز به دبستان «سرگرد شهید حسین یارجانی» نرسیدهام، اما در کوچه پس کوچههای اطراف میدان ۱۷ نارمک، مادرانی را میبینم که دست بچههای ۷، ۸ ساله دبستانی را گرفتهاند و با هم پچ پچ میکنند. از داخل تاکسی صدایشان را نمیشنوم، اما سخن هرچه که بود باعث شد مادر شنونده سخن، لبش را بگزد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تاکسی میپیچد داخل کوچه صفایی، از دور میبینم حدود ۱۰۰ یا ۱۵۰ زن و مرد جلوی دبستان جمع شدهاند. شلوغ است. همانجا سر کوچه پیاده میشوم. ماشین اورژانس کنار مدرسه ایستاده و مامورین نیروی انتظامی نیز جلوی در مدرسه هستند.
مادر و دختری را میبینم که از کوچه خارج میشوند؛ «خانم چی شده؟»
ـ «هیچی تو این مدرسه گاز زدن، بچهها حالشون بد شده. یکی از مادرها میگفت انگاری از روز قبل هم توی مدرسه بوی گازوئیل میاومده، اما بچهها امروز حالشون بد شده».
به دخترش اشاره میکند: «دختر من دبیرستانیه، ولی این ماجرا رو که شنیدم رفتم از مدرسه برداشتمش».
دور میدان ۱۷، اما شلوع است. برخی مادران و پدران جلوی در مدرسه با نگاه منتظر طلب پاسخ از مسئولین مدرسه و ماموران را دارند. پدری برای باقی والدین داستان را اینطور روایت میکند: «دخترم دیشب اومد گفت بابا توو مدرسه ما بوی گازوئیل میاد؛ گفتم تو مگه میدونی اصلا گازوئیل چه بویی میده؟، گفت یه بوی گندیده مثل دود گازوئیل. تعجب کرم و چیزی نگفتم. امروز متوجه شدیم بعضی بچهها حالشون بد شده و ما هم اومدیم دخترمون رو بردیم خونه».
سه تا از بچههای کلاس ششمی هم با نگاهی نگران در میدان ایستادهاند. یکی از آنها، چون دیروز بوی گازوئیل را در مدرسه احساس کرده بود امروز به مدرسه نیامده بود. دیگری، اما شاهد مسمومیت امروز دوستانش بوده: «از زنگ اول بوی گازوئیل از دور میاومد. هی میگفتیم بو میاد، اما توجهی نمیکردن. گفتن پنجرهها رو ببندید تا اینکه حال بعضی بچهها بد شد و افتادن».
شایعات و حرفهای درگوشی به شدت رونق دارد. پدر دختر از بین جمعیت تجمع کننده جلوی در مدرسه بیرون میآید. از همسرش میخواهد که دیگر جلوی مدرسه نیاستند و بروند درمانگاه تا دخترش سرم بزند: «دیگه اینجا نایستیم. انگاری یه کپسول توی یه شیشه بوده که انداختن توی مدرسه و بعد چند روز بوش متصاعد شده و با اکسیژن هوا مخلوط شده. ایستادن اینجا چه فایدهای داره؟ بریم درمانگاه».
مادرها هم از بچهها پیگیر وضعیت مدرسه بودند و اطلاعاتشان همان چیزهایی است که از بچهها شنیده اند. یکی از مادرها روایت دخترش از این بوی عجیب را برایمان تعریف میکند: «بوی گاز اومده، اما اینها به بچهها گفتن پنجرهها رو ببندید بعدشم گفتن اسفند دود کنید تا بو بره، اما بدتر شده».
یکی از عابرین که به گفته خودش کارمند یکی از مدارس است در تایید همین روایت میگوید: «به ما گفتن اصلا نذارید بچهها برن توو حیاط، تمام در و پنجرهها رو هم ببندید».
در این بین، اما مادری از همه جا بیخبر دخترش را میآورد تا راهی پیش دبستانی در همین مدرسه کند. سایر مادرها که این صحنه را میبینند فریاد میزنند و مادر که تازه متوجه قضیه شده است دست دخترش را سفتتر میگیرد و بر میگردد خانه. ترس در چشمان دخترکش هم نقش بسته و خود را محکمتر به مادرش میچسباند.
یکی از مادرها میگوید: «مدرسه به ما خبر نداد که اینطوری شده و بیاییم بچهها رو ببریم و به محض اینکه متوجه شدن یه دودی توی مدرسه است فقط سریع زنگ زدن به مادر بچههایی که مشکل زمینهای داشتن و الکی گفتن پای بچهات پیچ خورده و بیا بچهات رو ببر خونه. من خودمم نمیدونستم قضیه چیه و از مامان یکی از بچهها شنیدم. اصلا فکر نمیکردیم توی دبستان هم این گاز رو بزنن».
جو متشنج میشود. مامور نیروی انتظامی را هل میدهند و مامور نیز متقابلا میگوید «جو سازی نکنید، ما پیگیریم و نتیجه رو اطلاع میدیم».
کسی از این فرصت استفاده میکند، دوربین در میآورد تا فیلم بگیرد که والدین مچش را میگیرند: «چرا فیلم میگیری؟ از چی فیلم میگیری؟ گوشی اینو بگیرید آقا» و در نهایت مامور نیروی انتظامی گوشی را میگیرد.
چند زن دور میدان ایستادهاند و درباره همین اتفاق حرف میزنند. نزدیک آنها میروم: «بچههای شما هم توی همین مدرسه بودن؟»، یکی از آنها طوری که گویا میخواهد به من بفهماند این چه حرفی است میزنی و مگر باید بچههای خودمان در این مدرسه باشند تا نگران و پیگیر ماجرا شویم؟، پاسخ میدهد: «نه خانم! اینها همگی بچههای ما هستند. من فرهنگیام. ۳۰ سال تلاش کردم این بچهها بزرگ بشن و "الف" و "ب" یاد بگیرن. خونهام سر همین خیابونه. صدای جیغ و داد رو که شنیدم نتونستم توو خونه بشینم، اومدم ببینم چه خبره» ادامه نمیدهد چراکه بغض از چشمانش سرازیر میشود.
دیگری، اما اصلا اهل این محله هم نیست: «من از نیرو هوایی اومدم. خبر رو که شنیدم دلم خواست بیام اینجا. طاقت نیاوردم».
ناگهان آن طرف نزدیک در مدرسه صدا بالا میگیرد. صدای والدین نگرانی است که نیروی انتظامی و مسئولین مدرسه را مقصر میدانند و از آنها پاسخ میخواهند. این وسط چند ناسزا هم شنیده میشود. مامور نیروی انتظامی خطاب به والدین میگوید: «اگر ناراحتی تان با زدن سیلی در گوش من کم میشود سیلی بزنید، اما به خدا ما بی تقصیریم».
در همین بین تعدادی خانم و آقا با جلیقهای که روی آن آرم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی حک شده از مدرسه خارج میشوند. والدین میپرسند: «چی شد، نتیجه چیه؟» که از آنها پاسخ میشوند «رَد کردن»؛ نمیدانم منظورشان از «رَد کردن» چیست.
مادرهای نگران هنوز با هم پچ پچ میکنند: «گفتن بچهها برن حموم و لباسهاشون رو ضد عفونی کنن. حتی بعضی مادرها لباس بچهها رو همین وسط آتیش زدن و نبردن خونه. بچه من دلش نیومد لباسش رو آتیش بزنم نمیدونم بچهام رو بفرستم مدرسه یا نه»
مادر دیگری پاسخش را میدهد: «اما من میفرستم. اونی که این کارها رو میکنه همین رو میخواد که بچهها مدرسه نیان. من دخترم رو میفرستم باز مدرسه»
ساعت حدود سه بعد از ظهر است. تعدادی از والدین که جوابی نگرفتهاند و حالا که با در بسته مدرسه مواجه میشوند، بالاخره محل را ترک میکنند، اما برخی همچنان منتظر ایستادهاند: «تا جوابی به ما ندن از اینجا نمیریم».
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: مسمومیت دانش آموزان بوی گازوئیل مدرسه نارمک نیروی انتظامی بوی گازوئیل بچه ها مادر ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۳۶۷۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
علامه جوادیآملی با بیان اینکه یک عالم می تواند کار فرهنگی بکند که به منزله فتح خیبر باشد؛ خواستار توجه ویژه روحانیون به امر تبلیغ شد.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
روحا... ایزدخواه، عضو کمیسیون صنایع مجلس در بخشی از یک مصاحبه با شفقنا ضمن انتقاد از وضعیت بانکها و اوضاع اعطای تسهیلات، از نحوه برخورد دولت با این وضعیت نیز ابراز گلایه کرده است.
او با بیان اینکه برخورد این دولت با بانک ها مطلقا برخورد جدی و سازنده ای نبوده، گفته است:
"اقای خاندوزی بارها در جلسات نظارتی ما به صراحت گفتند که «زور من به بانک ها نمی رسد». اقای رئیسی علی رغم شعاری که در ایام تبلیغات ریاست جمهوری گفتند که «بانک ها را به خط خواهم کرد» اما در عمل نشانه ای از این مساله نمیبینیم".[1]
*اظهارات ایزدخواه و ادعای او درباره ابراز ضعف وزیر اقتصاد در مقابل هژمونی بانکها در حالی است که از پشت تریبون دولت صدای دیگری به گوش مردم رسیده است.
مردم از بلندگوهای این دولت فریادهایی مثل برخورد با مدیران متخلف بانکی و برکناری آنها را شنیدهاند. لکن آنچه که لمس میکنند و آنچه میشنوند اما این است که زور خاندوزی به بانکها نمیرسد!
هرچه هست اکنون باید منتظر باشیم و ببینیم که آیا وزیر اقتصاد این اظهارات آقای ایزدخواه را تکذیب میکند یا خیر؟
***
توصیه تازه علامه جوادیآملی به مبلغان: خیبر را فتح کنید
"فتح خیبر" با کار فرهنگی و تبلیغی
آیتا... جوادیآملی، از مراجع عظام تقلید و مفسّر برجسته قرآن کریم در دیدار با نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت؛ طی سخنانی پیرامون اهمیت کار مبلغان و روحانیون کاروانهای زیارتی گفت: روز فتح خیبر، روز نجات مسلمان ها بود که باعث نشاط فراوانی شد، در همان روز فتح خیبر، جعفر، برادر امیرالمؤمنین، از مهاجرت حبشه برگشت. وجود مبارک رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثناء) فرمود امروز دو حادثه شیرین و گوارا برای من پیش آمد: یکی اینکه جعفر از حبشه برگشت و یکی اینکه خیبر را فتح کردیم، من نمیدانم به کدام یک از این دو خوشحالتر باشم! فتح خیبر و نجات مسلمان ها کجا، آمدنِ جعفر و برگشت او از مسافرت، کجا! چطور رسول خدا فرمود من نمی دانم به کدام یک از اینها خوشحال باشم؟!
به گزارش رسا، وی تصریح میکند: سرّش آن است که جعفر کار عالمانه و محققانه و فرهنگی کرد، یعنی یک عالم می تواند کار فرهنگی بکند که به منزله فتح خیبر باشد، لذا روحانیون کاروان ها بدانند وظیفه مهمی دارند و باید به گونه ای رفتار کنند که نمودی از جلال و شکوه اسلام داشته باشند.[2]
*مخاطب توصیه و تشریح آیتا... جوادیآملی همه روحانیون و مبلغانی هستند که در داخل و خارج از کشور فعالیت میکنند.
اهمیت و کارکرد این توصیه راهبردی را در آنجا میتوان یافت که ماه محرم نیز در پیش است و این امیدواری وجود دارد که ما به هر طلبهی صاحب منبر و تریبون به چشم یک رزمنده خیبری بنگریم.
رزمندهای دینمدار که با "سلاح لسان و علم و منطق" تباهی درد را در چشم مردم آشکار میکند و با تفسیری عقلانی از حماسه حسینی و انقلاب اسلامی؛ زمینه گرایش بیشتر مردم به سمت اسلام نابِ انقلابی را فراهم میسازد.
در باب ذکر شاهد مثال برای توصیه علامه جوادی همچنین میتوان به فعالیتهای شهید مطهری در حسینیه ارشاد و حضرت آیتا... خامنهای در دوران پیشا انقلاب و در مسجد کرامت نیز اشاره کرد که چگونه با فعالیت خیبری خود زمینه فهم اصولی از اسلام ناب و گرایش جامعه به سمت هدایت الهی را فراهم کردند.
***
ادعای بدون سند حجاریان درباره "روحانی"
سعید حجاریان، تئوریسین تحریم انتخابات و از چهرههای محوری هسته سخت اصلاحات به تازگی در یادداشتی که با عنوان "اصلاحطلبان؟ خیر، متشکرم!" در وبسایت مشق نو منتشر کرد، به ارائه تحلیلی از وضعیت فعلی اصلاحطلبان پرداخت و مدعی شد که حکومت راه قهر را در پیش گرفته و عملا مانع کنشگری اصلاحطلبان شده است.
او در این یادداشت اظهار میدارد که رخدادهایی مثل "بیانیه 10 مادهای دادستانی انقلاب برای ممنوع شدن فعالیتهای مسلحانه در صدر انقلاب، ارتقای پرستیژ ایران در نظام بینالملل، مدیریت بحران 11 سپتامبر و حمله آمریکا به عراق و بنبست شکنی در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 (به معنی حضور چپها در انتخابات و حمایتشان از روحانی)" جملگی جزو رزومه و کارهای جریان چپ و اصلاحطلبان در عرصه حکمرانی بوده است!
او وعده داده است که ادامه یادداشت مذکور را نیز منتشر و تجویزهایی را برای آینده اصلاحات ارائه کند.[3]
*باید تأکید کرد که این یادداشت آقای حجاریان عملا یک مقدمه است که به نظر میرسد برای ارائه "طرح حضور اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری 1404" نوشته شده و بر مقدمه هم نمیتوان شرح نوشت!
لکن رزومه سازی حجاریان از سابقه جریان چپ مقولهای است که از جهت جلوگیری از تحریف تاریخ نباید از آن گذشت.
آقای حجاریان به چه حقی طرح عقلانی و خیرخواهانه شهدای عزیزی مثل بهشتی و قدوسی و رجایی (که منجر به بیانیه دادستانی شد) در امنیتبخشی به انقلاب نوپای اسلامی را به حساب چپهای مدعی خط امام فاکتور کرده است؟!
آیا مثلا شهید بهشتی که اعتقاد به برخورد با بدحجابی و التزام به ولایت مطلقه فقیه داشت یک اصلاحطلب بود؟!
و یا همینطور شهید لاجوردی که در خط مقدم مبارزه مسلحانه و قضایی با منافقین آن روزها حضور داشت اصلاحطلب بود یا مغضوب اصلاحطلبان؟
بماند که در قضایای سلاحهای خیابانی آن روزها ردّ پاهایی از اصلاحطلبان نیز به چشم میخورد که محققان امنیت و تاریخ حتما باید آنها را بررسی کنند.
(از باب مثال اینکه عزت مطهری، از مبارزان مسلح دوران ستمشاهی در کتاب خاطرات خود از این میگوید که بهزاد نبوی برای ارادت به مجاهدین خلق بود که نام "سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی" را بر تشکل سیاسی خود نهاد)
ما همچنین منظور حجاریان از " ارتقای پرستیژ ایران در نظام بینالملل" را دقیقا نمیدانیم!
آیا منظور او طرح بیمحتوا و غیر اجرایی خاتمی و گفتگوی تمدنهاست که دست آخر به "محور شرارت خطاب شدن ایران از سوی آمریکا" انجامید؟
یا آنهمه قرار و مدارهای عجیب و غریب برخی اصلاحطلبان ستادی با نظریهپردازان آمریکایی که در دولت اصلاحات محقق شد؟
جالبتر اینکه حجاریان تدابیر نظامی و امنیتی ولایت فقیه در دهه 80 و همزمان با جنگطلبیهای آمریکا در منطقه را نیز ندید گرفته و آنها را در ادامه رزومهسازی خود برای اصلاحطلبان سند زده است!
بماند که اساسا تاریخ نمیداند نقش اصلاحطلبانی که همواره منتقد سیاستهای امنیتی و بینالمللی ایران و تصمیمات ولایت فقیه در این رابطه بودهاند در امنیتبخشی به ایران و ارتقای پرستیژ ایران چه بوده است؟ (مواضع اصلاحطلبان درباره حضور ایران در بوسنی و سوریه، ماجرای میکونوس و مذاکره با آمریکا خواندنیست!)
و اما حضور اصلاحطلبان در انتخابات 92.
آقای حجاریان هنگامی باید مدعی حضور خود و دوستانش در انتخابات 92 و بنبست شکنی شود که یک برگ سند رسمی مبنی بر حمایت از یک نامزد حاضر در این انتخابات بیاورد؟!
بله! آنها همانند 3 انتخابات اخیر؛ انتخابات 92 را هم تحریم کرده بودند با این تفاوت که مثل الآن جسارت ارائه بیانیه رسمی تحریم انتخابات نیافته بودند. از همین رو سکوت کردند و حتی محمدرضا عارف که اجبارا بعنوان نامزد اصلاحطلبان شناخته میشد را نیز از عرصه انتخابات کنار بردند تا نام و نشانی از آنها در انتخابات نباشد.
قضایا به گونهای پیش رفت که عارف هم بدون اینکه هیچ حمایت رسمی از روحانی داشته باشد از انتخابات کنار کشید و هیچ بیانهی رسمی هم در حمایت از روحانی از جانب اصلاحطلبان صادر نشد.
تا اینکه به ناگاه شیخ حسن روحانی علیرغم انتظارات رأی آورد و پیروز انتخابات شد. و اصلاحطلبان با مساعد دیدن اوضاع أنا شریک گفتند و 8 سال اجرائیات کشور را به سمت و سویی که میخواستند، بردند!
توصیه دلسوزانه به نسل جوان و مطالعهگران سیاسی این است که بر اساس سفارش مقام معظم رهبری حتما در سمت عقلانیت، فلسفه، تحلیل صحیح و مطالعه اصولی تاریخ قرار داشته باشند و به تحریفگران اجازه ذبح اینچنین تاریخ و جعل آنرا ندهند.
***
1_ https://fa.shafaqna.com/?p=1787845
2_ https://rasanews.ir/003Amf
3_https://mashghenow.com/?p=6064